2018-05-09
گرچه دیرهنگام است ولی گفتنش بی لطف نیست
فرق انسانها و نظامهای ایدئولوژیک با انسانها و نظامهای عادی در این است که انسانهای عادی عمل و رفتار را ملاک قضاوت اصلی خود قرار می دهند اما انسانهای ایدئولوژیک بیش از عملکرد و اقدام به نظریه و مبانی فکری اهمیت می دهند و نسبت به آن حساسیت دارند. در این چارچوب قابل فهم است که چرا مهاجرانی اینهمه منفور بود. کسی کاری نداشت که عملکردش در وزارت ارشاد چه بود. همین که گفته بود تساهل و تسامح دیگر غیرقابل قبول بود. به همین قیاس خاتمی بیشترین خدمت را به حکومت جمهوری اسلامی کرد ولی از همان زمان چون گفته بود جامعه مدنی منفور و غیرقابل قبول شد. عکس آن نیز جالب است. احمدی نژاد بیشترین ضربه را به جمهوری اسلامی زد ولی چون به لحاظ نظری حرفهایی همسو با ایدئولوژی حاکمیت می زد بازهم خودی قلمداد میشد و بیشترین حمایتها را کسب کرد.
به همین قیاس است حکایت سند 2030. کسی کاری ندارد که الزام آور نبوده و وزارت آموزش و پرورش خود ملاحظاتی در اجرا داشته ولی همین که بندی باشد که با ایدئولوژی رسمی سازگار نباشد کافی است که کل سند کنار زده شود و اینهمه هیاهو ایجاد شود. هرچقدر هم که این هیاهوها ادامه یافت بازهم موضوع آموزش جنسی کودکان و دانش آموزان منتفی نخواهد شد ولی فقط پرداختن به آن سخت تر می گردد.