مسیر سایت: وبسایت شخصی علی سرزعیم » سایت الف » معرفی کتاب دکترین شوک

معرفی کتاب دکترین شوک

2015-02-01

امروزه جریان غالب در علم اقتصاد جریان موسوم به نئوکلاسیک است که اساس و بنیان آن را تئوری قیمت تشکیل می­دهد. کسی که در دهه های پایانی قرن بیستم بیش از هر کس دیگر به غالب شدن این جریان در علم اقتصاد کمک کرد و در این راه تلاش کرد، کسی نبود جز میلتون فریدمن. با سقوط کمونیسم و حاکمیت بلامنازع سرمایه داری اندیشه­ها و دیدگاه­های فریدمن مجال و رواج بیشتری پیدا کرد اما این به آن معنا نبود که جریان­ها و دیدگاه­های رقیبی وجود نداشته باشد. شاید دو کتاب معروف فریدمن یعنی "آزادی انتخاب" و "آزادی و سرمایه داری" و همچنین دو کتابی که از آن او کروگر به شکل مهجوری منتشر شده یعنی "اقتصاد سیاسی قیمت گذاری کشاورزی" و "اصلاح سیاست­های اقتصادی در کشورهای در حال توسعه" به بهترین شکل این جریان غالب را معرفی می­کنند. کتاب دکترین شوک کتابی است که دقیقا در تقابل با دیدگاه­های میلتون فریدمن نگاشته شده است. اقتصاددانان در عین حال که به طور غالب مکانیزم اقتصاد بازار را کاراترین مکانیزم اقتصادی قلمداد می­کنند در مورد چگونگی گذار اقتصادهای در حال توسعه از یک نظام متمرکز به یک اقتصاد مبتنی بر اقتصاد بازار اختلاف نظر دارند. یکی از دلایل این اختلاف نظر ناظر به چگونگی مواجهه با مشکلات عملی انجام اصلاحات اقتصادی است. اگرچه تقریبا همه اقتصاددانان بر زیان بار بودن کسری بودجه مستمر دولت و تبعات تورمی آن اتفاق نظر دارند اما متقاعد کردن دولت و گروه­های ذینفوذ برای خوشتن داری در قبال هزینه های دولتی کاری به مراتب دشوار است. به همین قیاس اعمال بسیاری از تغییرات و اصلاحات اقتصادی معمولا با مقاومت بخش هایی از اقتصاد که در شرایط فعلی منتفع می شوند و یا احتمال می دهند که از تغییر متضرر شوند روبرو می گردند. افرادی که در شرایط فعلی کسب و کاری را به راه انداخته اند و توانسته اند به نحوی گذران زندگی خود را سامان دهند ممکن است با تغییر شرایط متضرر شوند ولو اینکه بقیه جامعه نفع بیشتری ببرند. در چنین شرایطی این افراد انگیزه کافی دارند تا از اعمال تغییرات جلوگیری کنند در حالیکه افرادی که از تغییر منتفع می شوند ممکن است انگیزه کافی برای دفاع از این تغییرات نداشته باشند. این عامل موجب می شود تا مسئله گذار به اقتصاد بازار به طور خاص و اقتصاد توسعه به طور عام در حوزه اقتصاد سیاسی مورد مطالعه قرار گیرد.

یک دیدیگاهی که میلتون فریدمن و کسانی از هواداران وی مطرح شد این بود که وقتی اتفاق یا تحول اقتصادی یا سیاسی خاصی در جامعه رخ می دهد فضایی بوجود می آید که مقاومت اجتماعی در قبال اعمال اصلاحات کاهش می یابد. رهبران و سیاست گذاران می توانند از این فرصت بهره برداری کرده و سیاست های اصلاحی را اعمال کنند. چون چنین برهه هایی معمولا کوتاه هستند سیاست مداران باید سیاست های خود را به سرعت اعمال کنند تا سیاست های اصلاحی وضعیت برگشت ناپذیری پیدا کنند. در برخی موارد این تجربه دیده شد که وقتی حکومتی دمکراتیک می‌شود خواسته‌های پوپولیستی که زیان بلندمدت و نفع کوتاه مدت را در پی دارد رای می‌آورد. همچنین این دیدگاه مطرح بوده که اعمال تغییرات گاه با شورش و اعتراضات عمومی روبرو می‌شود و دولت‌هایی که از قدرت سرکوب برخوردارند بهتر می‌توانند به رغم چنین مخالفت‌هایی سیاست‌های اصلاحی را به پیش ببرند.

این ایده‌ها به رغم اینکه منطقی به نظر می‌رسند اما باید توجه داشت که ایده و راه حلی جهان شمول نیست یعنی همیشه و همه جا درست نیست. در برخی مواقع اعمال سیاست های اصلاحی باید به صورت تدریجی اعمال شود و اعمال دفعی و ناگهانی اثرات معکوس به جا می‌گذارد. همچنین هر جا که سیاست های اقتصادی به صورت دفعی و ناگهانی اعمال شد به این معنی نیست که لزوما مصالح جمعی موجب این امر شده باشد. ای بسا منفعت طلبی گروه های ذینفع اعمال سیاست ها را به این شکل دیکته کرده باشد. اینگونه نیست که همواره مخالفت‌های عمومی ناشی از دیدگاه‌های کوتاه مدت باشد. نمی‌توان ادعا کرد که تنها کسانی با اعمال سیاست‌های جدید مخالفت می‌کنند که از وضع موجود منتفع هستند. گاه مخالفت‌های عمومی حاوی این پیام است که سیاست‌های جدید نفع جامع و فراگیر به همراه ندارد و بیشتر منافع اقلیتی را محقق می‌کند.

کتاب دکترین شوک نوشته یک روزنامه نگاری است که هم مکانیزم بازار و نظام سرمایه‌داری را نظم مطلوبی نمی‌داند و هم در مورد چگونگی گذار به اقتصاد بازار با دیدگاه اعمال دفعی و ناگهانی مخالف است. از این‌رو با استفاده از قلم بسیار جذاب و قدرتمند خود به شکلی خواندنی و تاثیربرانگیز تلاش می‌کند دیدگاه‌های خود را با آوردن مثال‌های متعددی از سراسر جهان تبیین کند. وی این واقعیت که میلتون فریدمن و شاگردانش پس از کودتای شیلی توسط پینوشه به حاکمان جدید توصیه‌های اقتصادی کردند را دست‌مایه این دیدگاه قرار می‌دهد که نظام سرمایه‌داری و مکانیزم اقتصاد بازار تنها توسط سرکوب‌گران و دیکتاتورها به اجرا در می‌آید. وی در پی القای این دیدگاه است که چون تنها ثروتمندان از سرمایه‌داری منتفع می‌شوند سرمایه‌داری نظم موردپسند و مطلوب جامعه نخواهد بود و حکومت‌ها تحت تاثیر لابی‌های ثروتمندان و شرکت‌های بین المللی مترصد حادثه‌ای می‌شوند تا در پی آن و در حالیکه جامعه در شوک آن حادثه است دیدگاه خود را اعمال کنند. نویسنده هنرمندانه با تشریح تفصیلی اثرات شکنجه بر روان شکنجه دیدگان این تمثیل را برای اعمال سیاست‌های اقتصادی ناظر بر ایجاد مکانیزم بازار پس از وقوع حوادث سیاسی-اقتصادی به کار می‌گیرد.

نکته ممتاز کتاب تنوع شواهد و مثالهاست. بسیاری از ما ایرانیان از تحولات اقتصادی در سراسر جهان بی‌خبریم و در یک خبری غیرعادی از دنیای بیرون به سر می‌بریم. این کتاب با شرح دلپذیری تحولات اقتصادی در شیلی پس از کودتا، آرژانتین پس از جنگ فالکلند، لهستان پس از فروپاشی کمونیسم، روسیه پس از فروپاشی شوروی، آفریقای جنوبی پس از فروپاشی آپارتاید، چین پس از شروع اصلاحات، آمریکا پس از یازده سپتامبر، عراق پس از اشغال، فیلپین پس از سونامی و آمریکا پس از وقوع طوفان کاترینا گزارش کرده و روایت خود را از وقایع آنجا عرضه می‌کند. بی‌تردید جزئیات جالبی که در این روایت‌ها می‌توان دید بسیار جذاب است و همین امر موجب می‌شود تا اینجانب به رغم اینکه با پیام اصلی کتاب همدل نیستم خواندن آن را توصیه نمایم. در عین حال که کتاب اطلاعات خوبی در مورد تحولات اقتصادی کشورهای مختلف در اختیار خواننده می‌گذارد و ذهن وی را نسبت به این تحولات هشیار می‌گرداند اما باید به این نکته نیز واقف بود که نویسنده یک ارزیابی علمی و بی‌طرفانه از نتایج سیاست‌های اقتصادی عرضه نمی‌کند و خواننده نباید با عجله به قضاوت‌های شتاب‌زده و عجولانه نویسنده چندان اتکایی کند. اینکه در یک کشور پس از یک واقعه نرخ بیکاری افزایش می‌یابد را نمی‌توان مستقیما به اعمال آن سیاست‌ها نسبت داد. ممکن است که اقتصاد به رکود رفته باشد و کاهش نرخ اشتغال ناشی از آن باشد. گاه افزایش نرخ بیکاری به طور موقتی امری مطلوب است چرا که موجب می‌شود منابع از بخش‌های ناکارا خارج شده و به بخش‌های کارا منتقل شود. گاه یک اقتصاد شدیدا به اقتصاد جهانی مرتبط است و رکودهایی که در عرصه اقتصاد جهانی رخ می‌دهد آن اقتصاد را نیز به رکود می‌کشاند. در چنین شرایطی نمی‌توان سیاست‌های اقتصادی داخلی را مقصر رکود اعلام کرد. در واقع ارزیابی اثربخشی یک سیاست امری فنی است که ورای تخصص نویسنده کتاب بوده و وی برداشت‌های شهودی خود را مبنای قضاوت نهایی قرار داده است.

کتاب دکترین شوک در عین حال که بسیار جذاب، خواندنی و قابل توصیه است اما در عین حال باید نسبت به آن هشیار بود و با دقت و هشیاری مطالب آن را خواند و مراقب بود تا فریفته قلم رسا و ترجمه شیوا نشد و دقت کرد تا نویسنده نتواند نتیجه‌گیری‌های خود را در لابلای شرح وقایع به خورد خواننده دهد. در مجموع برای آگاهی از تحولات اقتصادی کشورهای در حال گذار به اقتصاد بازار و همچنین آگاهی از دیدگاه مخالفین با جریان غالب اقتصاد، خواندن این کتاب توصیه می‌گردد. 

منتشره در سایت الف، 11 بهمن 1393