مسیر سایت: وبسایت شخصی علی سرزعیم » نوشته های تلگرام » نیم نگاهی به اقتصاد دفاع

نیم نگاهی به اقتصاد دفاع

2017-06-23

☑️یکی از عرصه های مهجور رشته اقتصاد، اقتصاد دفاع است که برای کشور ما اهمیت بسزایی دارد. امیدوارم کسانی در کشور ما در این عرصه وارد شوند و خودم هم مشتاقم تا فرصتی بیابم و روی این زمینه کار کنم. در این حوزه تلاش می شود مفاهیم اقتصاد خرد در عرصه امنیت، دفاع و جنگ به کار گرفته شود. یک نمونه از این تحلیلها را تقدیم می کنم:

☑️برای تولید هر کالا یا خدمتی به دو یا چند نهاده نیاز است مثلا کار و سرمایه. به عنوان مثال یک قطعه ساز برای تولید قطعه به کارگر و ماشین تراش نیاز دارد. حال اینکه چه رابطه ای بین نهاده های تولید برقرار است اهمیت دارد. آیا مکمل هم هستند یا جایگزین کامل یا جایگزین نسبی؟ معمولا با هر ماشین تراش یک کارگر کار می کند لذا به نظر می رسد مکمل هستند ولی اگر به دلیلی یک کارگاه ماشین تراش کمی دارد او می تواند با دو شیفته کردن تولید خود را زیاد کند یعنی تا حدود کمبود ماشین تراش را با افزایش نیروی کار جبران سازد. اما آیا می تواند به طور کلی ماشین تراش را حذف کند و نیروی کار را جایگزین سازد؟ روشن است که این دو جایگزین کامل نیستند.

☑️در عرصه دفاع نیز هدف ایجاد امنیت است. این امنیت مرهون حداقل دو نهاده است: نیروی نظامی و تجهیزات. این دو نهاده تولید امنیت مکمل هم هستند یعنی نیروی بدون تجهیزات یا تجهیزات بدون نیرو نمی تواند امنیت ایجاد کند. اما آیا جایگزین هم هستند؟ اگر جایگزین هم می شوند تا چه حد؟ روشن است که خیلی بعید است آنها را جایگزین کامل هم دانست. یعنی نمی شود کلا زرهی و تجهیزات سنگین جنگی نداشته باشیم و به جای آنها نیروی انسانی را جایگزین کنیم! در مصاحبه هایی که لینک آن را گذاشتم به صراحت گفته می شود که در مقاطعی از جنگ اهمیت زرهی درک نمی شد و تصور می شد با افزایش نیروی جنگی می توان آن را کلا جایگزین زرهی کرد.

☑️در مثال قطعه ساز اگر 4 دستگاه تراش داریم و 12 کارگر، با سه شیفته کردن می تواند تولید را افزایش داد ولی اگر به جای 12 کارگر 15 کارگر بگیریم، روشن است که 3 کارگر بلا استفاده می شوند و تاثیری در تولید ندارند ولی چون حقوق خود را طلب خواهند کرد تنها هزینه کارگاه را افزایش خواهند داد. در عرصه دفاع نیز اگر شرایط کشور به گونه ای باشد که کشور نتواند ماشین جنگی زرهی به مقدار لازم را تهیه کند، جایگزین کردن با نیروی انسانی بیشتر شاید تا یک جایی جواب دهد اما از یک حد بیشتر کمکی به تولید امنیت نخواهد کرد و تنها هزینه ها را افزایش خواهد داد. مقصود از هزینه در اینجا تلفات نیروی انسانی است. لذا یک ترکیب بهینه از نیروی انسانی و تجهیزات جنگی لازم است تا حداکثر دفاع و امنیت ایجاد شود. عدم توجه به بهینگی ترکیب عوامل دخیل در جنگ تنها هزینه های جنگ را بالا می برد و ناکامی جنگی و یاس ناشی از آن را به دنبال دارد. ظاهرا افسران نظامی در دانشکده های افسری در مورد این ترکیب بهینه آموزش می بینند.

☑️اگر کشور به هر دلیل نتواند تجهیزات جنگی را افزایش دهد آنگاه مسئولان نظامی باید اعلام کنند که تصمیم گیران سیاسی نباید انتظارات زیادی در عرصه جنگ داشته باشند (مشابه کاری که آقای محسن رضایی در پایان جنگ در مورد نیازهای تجهیزات برای تداوم و پیروزی جنگ نوشت ولی خیلی دیرهنگام) و متناسب با این وضعیت، تصمیم گیران سیاسی در مورد شیوه ادامه کار تصمیم بگیرند. ⏹این مفهوم را در ذهن داشتم که نوشته «نقدی بر اسطوره شهید چمران» را عرضه کردم.