2017-05-26
دوست خوبم آقای زمانیان در ایام انتخابات نقدی منتشر کرد با عنوان «پوپوليسم در خدمت پوپوليسم: نقدي بر پوپوليستشناسيهاي!! وطني در آستانه انتخابات» که پاسخ آن را به بعد از انتخابات موکول کردم. اما جواب من: ☑️نکته اول ایشان این است که چرا مصادیق پوپولیسم را در دوره آقای احمدی نژاد و در دیدگاه های رقیب آقای روحانی با دقت رصد کرده ایم ولی در مورد طرح تحول سلامت که از دید ایشان «ستارهاي درخشان در سپهر پوپوليزم ايران ماندگار شده» سخنی نگفته ایم. پاسخ ایشان این است که ما چهار سال دولت روحانی هم در صحنه مطبوعات و هم از طریق گزارشهای کارشناسی تا جایی که ظرفیت داشتیم نقدهای خود را آشکارا مطرح کردیم و به وظیفه خود تا جایی که می دانم عمل کردم. البته در زمان انتخابات آدمی باید کیاست داشته باشد و بداند که در این مقطع آیا لازم است نقد روحانی صورت گیرد؟ آیا اینگونه به گزینه ای بهتر می رسیم یا گزینه ای بدتر؟ چون تصور من این بود که به گزینه ای بدتر می رسیم نقد روحانی را در ایام انتخابات متوقف کردیم. در مورد طرح تحول سلامت خود من شاید اولین کسی بودم که در مجموعه اندیشکده حاکمیت اشکالات این طرح را گفتم. شاید شما و خیلی به خاطر نداشته باشند ولی دو سرمقاله روزنامه جهان صنعت به تاریخ 10 خرداد 93 و 1 بهمن 93 و مقاله ای در ویژه نامه عید 94 در نقد آن منتشر کردم. باز هم اگر خاطرشان باشد می خواستم دو پیوست در کتاب پوپولیسم ایرانی اضافه کنم که یکی مصداقی از پوپولیسم در دوره خاتمی بود و دیگری مصداقی از پوپولیسم در دوره روحانی. به دو دلیل از انجام آن منصرف شدم که یکی از آنها عدم اشراف لازم به قضیه طرح تحول سلامت بود. در حدی که به عنوان اقتصاددان می فهمیدم در سرمقاله ها منتشر کردم ولی اگر بیشتر می خواستم با آن مخالفت کنم باید روی اقتصاد بهداشت تمرکز می کردم ولی این فرصت را نیافتم. مطمئن نیستم که دوستان ایشان نیز بنیان نظری لازم برای ورود به این مسئله را داشته باشند. ورود ناقص برای جنگیدن با یک مسئله مهم مثل طرح تحول سلامت ضرر بیشتری دارد تا نفع بیشتر. تنها کاری که از دست دوستانمان برآمد این بود که اصلاحاتی در طرح تحول سلامت را به عنوان برنامه دولت دوازدهم نهایی کردند تا هر کس که وزیر بهداشت شد ناگزیر از اجرای آن اصلاحات شود تا روند فزاینده هزینه های آن مهار شود. باید این نکته را نیز اضافه کنم که طرح تحول سلامت جنبه های مثبت قابل توجهی هم دارد که قضاوت شما مبنی بر آنکه ستاره درخشان در سپهر پوپولیزم ایران است را قضاوتی غیرمنصفانه می کند. ☑️نکته دوم ایشان این است که چرا فرق متغیر اسمی و واقعی را در ادعای رقبای روحانی مبنی بر پرخرج بودن دولت یازدهم لحاظ کردم ولی در مورد ادعای قالیباف مبنی بر 5/2 برابر درآمد ملی آن را لحاظ نکردم. پاسخ این است که این توجیهی بود که بعدا برخی علم کردند تا بگویند حرف قالیباف خیلی پرت نبود. واقعا اگر از خود ایشان سوال می کردید که منظور شما درآمد واقعی است یا اسمی می گفت واقعی چون خود ایشان صریحا گفت که من همزمان با سیاست های انبساطی قیمت ها را هم کنترل می کنم تا تورم نشود! ☑️نکته سوم ایشان این است که چرا به اشتغال یک میلیون نفری حمله کردید وقتی در قانون برنامه هدف 950 هزار نفر بود؟ تا جایی که یادم هست من شخصا به اشتغال یک میلیون نفر در سال حمله نکردم ولی به نظرم خود این هدف در قانون برنامه هم محل اشکال بود. من نمی دانم که هدف تعریف شده توسط برنامه ششم توسط سازمان برنامه تعیین شده بود یا مثل خیلی اهداف دیگر به زور نمایندگان مجلس گنجانده شد. من به اشتغال زایی پتروشیمی حمله کردم. ☑️نکته چهارم این بود که ایشان گفتند وعده دولت مبنی بر اینکه با برجام همه تحریم ها حذف می شود ولی بعدا گفتند منظور تحریم های هسته ای بود یک رفتار پوپولیستی است. همچنین اضافه کردند آیا چشم پوشی بر ادعای آقای روحانی مبنی بر اینکه کسانی می خواهند پیاده روها را دیوار بکشند چشم پوشی از پوپولیسم روحانی نیست؟ سپس مرا متهم کردند که معیار دوگانه ای در مواجهه با پوپولیسم اتخاذ کرده ام یعنی پوپولیسم روحانی را نادیده می گیرم ولی پوپولیسم دیگران را نمی بخشم. پاسخ من این است که به کلمات جفا نکنیم و نخواهیم همه بدیها را در درون کلمه پوپولیسم بگنجانیم و بعد با آن برچسب همه را به چوب پوپولیسم برانیم. هر اشکالی یک اسم دارد و پوپولیسم معنای مشخصی دارد که تلاش کردم در فصل اول کتاب آن را مشخص کنم. تعریف دقیق آن این است که رابطه مالی نامتوازن میان دولت و جامعه برقرار شود و کسی آن را اهرم کسب محبوبیت و رای قرار دهد. تعریف ساده آن این است که منافع بزرگ بلندمدت قربانی منافع کوتاه مدت کوچک شود. با این تعریف طرح موضوع کشیدن دیوار دیگر پوپولیستی نیست ولی می تواند رقیب هراسی نام گیرد. من شخصا با این حرف آقای روحانی مخالف بودم و همانطور که در نوشته اخیر در نقد دوم خرداد آوردم صلاح کشور در این نیست که شکاف فرهنگی را تشدید کرد بلکه باید شکاف سیاسی را برجسته کرد. اگر آقای روحانی به بازداشت یاشار سلطانی بعد از افشاگری اعتراض می کرد صدها مرتبه بهتر از طرح دیوارکشیدن در پیاده رو بود. بگذریم. ☑️نکته پنجم آنکه متهم شده ام به اینکه نسبت به پوپولیسم دولتی تغافل کرده ام. واقعیت این است که در ایام انتخابات بی طرفی را قبول نداشتم و آن مقطع را زمان رفتار سیاستمدارانه می دانستم و به همین دلیل نقد روحانی را به تعویق انداختم. گفته شده که ادامه این مسیر به حاکمیت پوپولیسم در دولتی فعلی می انجامد. پاسخ این است که اگر مصلحت انگاری رویه گردد قطعا همین طور است. به همین دلیل معتقدیم از فردای انتخابات باید چاقوی نقد را تیز کرد و تحلیل هایی چون آب به آسیاب دشمن نریختن را کنار گذاشت. ایشان اضافه کرده اند «پوپوليسم ريشه در فرهنگ ما دارد و ريشه کن کردن آن ردايي فراتر از قامت ژورناليستهاي سياسي و نگاهی وسیعتر از مشاوران انتخاباتي اصلاح طلب و اصولگرا ميطلبد. بهتر آن بود که لااقل رعايت انصاف مي کرديد و با ترسيم واقعيت موجود از مردم ميخواستيد که از باب مصلحتِ کشور از ميان دو گروهي که بنا بر آموزههايتان، بايد آنها را پوپوليستها و پوپوليستترها بدانيد، گروه اول را برگزينند». منصفانه نگاه کنید در این انتخابات کدام وعده پوپولیستی از سوی آقای روحانی داده شد؟ در حالیکه بمباران وعده های معیشتی از یک سو اعلام می شد در سمت آقای روحانی حداکثر مقاومت در برابر ابراز وعده هایی از این دست صورت گرفت که در سپهر سیاست ایران یک مدال زرین و افتخار به شمار می رود. بنده هم معتقدم که مساله اصلی پوپولیسم بیش از آنکه مساله جانب عرضه باشد مساله جانب تقاضاست یعنی تفکر توده مردم در بسیاری از حوزه ها اشکال دارد و همین امر عرصه را مستعد پذیرش پوپولیسم می کند. به سهم خود در این زمینه تلاش می کنم. ☑️نکته آخر خیرخواهانه گفته شده که تعریف افراد اقتصادنخوانده موجب نشود که دچار توهم شوم که همه مطالبی که می نویسم درست است. به تعبیر ایشان «اجازه ندهيد امر بر شما مشتبه گردد و خداي نکرده گمان کنيد تعريف وتمجيد عوام اقتصاد نخوانده محک مناسبي در عرصه علمي به شمار میرود». تذکر درستی است ولی چه کنم که بسیاری از دوستان مرا از نقدهای آموزنده خود محروم می سازند. به تجربه در مورد بسیاری از افراد سرشناس کشور دیده ام که نقد ناشده باقی ماندن توهم دانایی ایجاد می کند. لذا خواهش مشفقانه همه دوستان اعم از اقتصادخوانده یا نخوانده آنست که مرا از نقد نوشته هایم محروم نسازند و رضایت ندهند که در جهل مرکب باقی بمانم. ⏹توفیق همگان را از خداوند خواستارم