2017-05-13
مردم عزیز ایران ما جمعی از اساتید و دانش آموختگان رشته اقتصاد و رشته های مرتبط بر این باور هستیم که اگر انتخابات با روشنگری و آگاهی بخشی همراه باشد میتواند به گزینش صحیح مسئولان امور و حرکت بهتر کشور در مسیر توسعه و بهروزی یاری رساند. به همین دلیل قصد داریم تا نکاتی را با شما در میان گذاریم. واقعیت آنست که اقتصاد ایران در گذشته مسیر پرفراز و نشیبی را سپری کرده و تلاطمات شدید سپری شده، مانع سرمایهگذاری و برنامهریزی بلندمدت فعالان اقتصادی بوده است. مردم و مسئولان ما در گذشته انتخابهایی کرده اند که هزینه سنگینی به کشور تحمیل نمود. از دست دادن فرصت طلایی رشد در دوران وفور درآمد نفتی مصداق بارز خطای جمعی بود که هزینه آن را همه ما کمابیش پرداختیم و این هزینه خود را به شکل افت درآمد سرانه، کاهش رفاه، بیکاری روزافزون در کشور و عدم حرکت مطلوب در مسیر توسعه نشان داده است. حقیقتی که می خواهیم با شما در میان گذاریم آنست که دیگر زمانی برای سعی و خطا و آرزواندیشی نداریم. هر خطایی که در آینده صورت گیرد هزینههای به مراتب سنگینتری برجای خواهد گذاشت. کشور ما در آینده با مشکلات و دشواريهای مهمی در عرصه های اشتغال، آب و محیط زیست، بانک، بهرهوری نیروی کار، زیرساخت، کشاورزی، صنعت و ... روبرو خواهد بود و غفلت و خطا در حل هر کدام از این مشکلات تبعات سهمگيني به همراه خواهد داشت. به همین دلیل اعتقاد داریم کسانی باید در مصدر کار قرار گیرند که بتوانند کشور را در حل این مشکلات بزرگ یاری رسانند. نکته دومی که باید به آن توجه داشت آنست که کشور در حال حاضر و در آینده پیش رو بعید است با رشد شدید درآمد نفتی روبرو باشد چرا که این انتظار وجود ندارد که قیمت نفت در چشم انداز آتی با جهش مواجه شود. به همین دلیل هر دولتی که روی کار آید با محدودیت مالی شدیدی روبرو خواهد شد. لذا این تصور که "منابع زیاد و بلاتکلیفی موجود است و کافی است ارادهای برای توزیع آن ایجاد شود"، حرف درستی نیست. تردیدی نیست که توجه به عدالت و ارائه حمایتهای اجتماعی به بخشهای ضعیف و آسیب پذیر جامعه از ضروریات و الزامات هر دولتی است که بر سر کار آید. اما آنچه باید مورد توجه قرار گیرد آنست که مسابقه در دادن وعدههای غیرممکن به جامعه نباید در دستور کار نامزدهای انتخاباتی قرار گیرد. کشور به هیچ عنوان در شرایطی نیست که بتواند اجرای وعدههای رنگارنگ و اغواکننده را تامین مالی کند. اصرار در حرکت به این سمت موجب خواهد شد تا خدای ناکرده دولت دوازدهم به مسیر مردم فریبی بغلتد و با بیانضباطی مالی سایه سنگین تورم را به اقتصاد بازگرداند. مردم شریف ایران، در شرایط موجود تنها راه برای انجام وعدههای حمایتی از فقرا، اقدامات بازتوزیعی است یعنی منابع از بخشهایی از جامعه گرفته شود و به بخشهای دیگر پرداخت گردد. دولت اگر بخواهد حمایت بیشتری از بخشهای ضعیف جامعه صورت دهد به ناگزیر باید برخی امتیازاتی که سابقا به جامعه اعطا کرده را باز ستاند و با منابع حاصل از آن، مبلغ یارانه یا وام های حمایتی مثل وام ازدواج را بیشتر کند. تا زمانی که نامزدها به صراحت نگویند که منابع مالی تامین درخواستهای خود را از کجا تامین خواهند کرد و چقدر و از چه کسانی خواهند گرفت تا به فقرا دهند، نباید به وعدههای گوناگون اعتماد کرد و باید به آن وعدهها به دیده سوءظن نگریست. همچنین باید توجه داشت اگر بازتوزیع انجام نشود، هر وعدهای موجب خواهد شد تا هزینههای دولت به شدت افزایش یابد و معمولا در چنین وضعیتی آن چیزی که اول از همه قربانی می شود بودجه دولت برای پروژه های عمرانی است. پروژه های عمرانی هم از نظر ایجاد شغل برای مردم مناطق مختلف کشور و هم به لحاظ ایجاد زیرساخت توسعه اهمیت بسزایی دارند. کاهش بیش از حد بودجه پروژههای عمرانی موجب خواهد شد تا بودجه دولت کفاف نوسازی زیرساختهای موجود را ندهد و زیرساختهای موجود نیز به تدریج فرسوده شوند. اگر خدای ناکرده این پیشبینی درست از آب درآید راه رشد بلندمدت کشور که از مسیر توسعه زیرساختها میسر می شود، بیش از پیش بسته خواهد شد و گره توسعه نیافتگی ایران کورتر خواهد گردید. مردم فهیم ایران! در خلال انبوه تبلیغات سیاسی نباید از خاطر برد که توسعه کشور عزیزمان از رهگذر تلاش توده مردم، فعالیت کارآفرینان و سرمایهگذاری داخلی و خارجی محقق میشود و هیچ راه سریع و معجزهآمیزی برای پرش به قله توسعهیافتگی وجود ندارد. کشور ما برای رشد و پیشرفت گزینهای جز استفاده از توان داخلی و فرصتهای خارجی نخواهد داشت و نباید همانند برخی مقاطع گذشته فرصت سوزی نمود.
امید ما آنست که انتخابات به جای آنکه بزنگاهی برای مسابقه در وعدههای رفاهی باشد، موعدی برای اجماع همگانی بر سر تلاش بیشتر و اتخاذ تصمیمات سختتر گردد. اگر مردم ما با چشمانی باز و ذهنی ناقد مطالبات خود را اصلاح ساختار بیمار اقتصاد ایران تعیین کنند، آن گاه هر دولتی که بر سر کار آید جسارت لازم برای انجام اصلاحات را خواهد داشت. همانطور که همه ما وقتی می توانیم به فقرا کمک کنیم که درآمد شخصیمان از یک حد بیشتر باشد، اقتصاد ایران نیز وقتی میتواند از بخشهای ضعیف جامعه حمایت موثر نماید که خود رشد و شکوفایی زیادی را تجربه کند. حقیقت مسلم آنست که اقتصاد صدقهای قابلیت استمرار نخواهد داشت و تنها اقتصاد پررونق و توانمند میتواند حمایت اجتماعی خوبی برای فقرا عرضه کند. اگر اقتصاد بتواند در مسیر رشد باقی بماند اساسا با ایجاد شغل، فقیر کمتری وجود خواهد داشت و به حمایتهای اجتماعی کمتری نیاز خواهد بود. در پایان امیدواریم منطق به جای احساسات و برنامه به جای وعده جایگزین شود و مردم انتخابی را نمایند که صلاح بلندمدت اقتصاد ایران را به دنبال آورد. 1. علی ابراهیم نژاد، دکترای مالی از دانشگاه بوستون کالج، مشاور مالی در بازار سرمایه آمریکا 2. سعید اسلامی بیدگلی، دکترای مالی از دانشگاه شهید بهشتی، استاد دانشگاه علامه طباطبائی 3. روح الله اسکندری، دکترای اقتصاد از دانشگاه میلان، پسادکترا در دانشگاه بوکونی 4. محمود اولاد، دانشجوی دکترای اقتصاد در دانشگاه فردوسی مشهد، کارشناس و پژوهشگر حوزه مسکن 5. محمود بت شکن، دکترای مالی از دانشگاه آمستردام، استاد دانشگاه اصفهان 6. حمید رضا تبرایی، دکترای اقتصاد از مدرسه اقتصادی پاریس، کارشناس صندوق بین المللی پول 7. میثم پیله فروش، دکترای اقتصاد، پژوهشگر اقتصاد ایران 8. سید امیرحسین حسینی، دانشجوی دکترای اقتصاد، دانشگاه سیتی لندن 9. حسن حیدری، دکترای اقتصاد، مشاور و تحلیلگر اقتصادی 10. محمد خضری، دکترای اقتصاد از دانشگاه تهران، استاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب 11. جعفرخیرخواهان، دکترای اقتصاد از دانشگاه علامه طباطبائی، پژوهشگر و مترجم اقتصادی 12. علی دادپی، دکترای اقتصاد از دانشگاه ویسکانسین، استاد اقتصاد دانشگاه سنت ادواردز 13. عبدالله دوانی، دکترای اقتصاد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب 14. محمد علی رستگار، دکترای اقتصاد از دانشگاه جنوا، دانشگاه تربیت مدرس 15. علی سرزعیم، دکترای اقتصاد از دانشگاه میلان، استادیار دانشگاه علامه طباطبائی 16. دکتر علیمراد شریفی، دکترای اقتصاد، دانشیار اقتصاد دانشگاه اصفهان 17. پژمان عابدی فر، دکتری علوم اقتصادی از فرانسه، استادیار دانشگاه سنت اندروز بریتانیا 18. غدیر مهدوی کلیشمی، دکترای اقتصاد از دانشگاه کیوتو ژاپن، استاد دانشگاه علامه طباطبائی 19. لیلا فریور، دکترای اقتصاد از دانشگاه ایلی نوی، استاد دانشگاه میامی 20. مهدی صادق زاده، دکترای فاینانس از دانشگاه بوکونی ایتالیا، هیات علمی موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی 21. مجید صامتی، دکترای اقتصاد، استاد دانشگاه اصفهان 22. مرتضی کاظمی، دکترای اقتصاد از یوپی ام مالزی، روزنامه نگارو پژوهشگر اقتصادی 23. سپيده كاوه، دانشجوي دكتراي اقتصاد در دانشگاه تربیت مدرس، پژوهشگر اقتصادي 24. سید محمد کریمی، دکترای اقتصاد از دانشگاه ایلی نوی، استادیار دانشگاه واشنگتن 25. محمد علی مختاری، دانشجوی دکتری اقتصاد، پژوهشگر و مدرس اقتصاد 26. سروش معروضی، دانشجوی دکترای اقتصاد، دانشگاه نیوهمپشایر 27. شهرام معینی، دکترای اقتصاد از دانشگاه اصفهان، استادیار دانشگاه اصفهان 28. بهروز ملکی، دکترای اقتصاد از دانشگاه تربیت مدرس، تحلیلگر بازار مسکن 29. پیام نوروزی، دانشجوی دکتری اقتصاد، پژوهشگر اقتصاد ایران 30. عطيه وحيدمنش، دكتراي اقتصاد از دانشگاه ویرجینیا تک، پژوهشگر اقتصاد توسعه و آموزش