2017-05-10
یکی دیگر از محورهای تخریب دولت مانور روی پرخرجی دولت و ناتوانی در مهار بودجه جاری است. برخی خیلی قیافه حق به جانب تر گرفته و می گویند که چرا به بودجه عمرانی که موجب رونق اقتصاد و ایجاد زیرساخت برای کشور می شود بها داده نشده و به جای آن بودجه جاری افزوده شده است؟ در این تبلیغات از دو نکته استفاده شده است و جا دارد که مردم را نسبت به آنها آگاه نمود. سفسطه اول عدم آشنایی مردم با متغیر اسمی و واقعی است یعنی نادیده گرفتن افزایش مقادیر اقتصادی (نظیر بودجه) با نرخ تورم. نکته دوم ناآگاهی مردم نسبت به ترکیب مخارج دولت و دیگری تعهدات برجا مانده از قبل. به اختصار چند مورد را با شما در میان می گذارم: درآمد دولت از سال 91 تا 95 (محقق شده) و 96 (پیش بینی شده) به ترتیب به این شرح است:106، 147، 177، 201، 281 و 319 هزار میلیارد تومان. روشن است که وقتی بودجه 96 را با بودجه 91 مقایسه کنی اولین قضاوت این باشد که این دولت بسیار پرخرج بوده چون بودجه اش 3 برابر شده و حتما دروغ گفته که با محدودیت مالی روبرو بوده است. اما این ظاهر مسئله است. وقتی نرخ تورم را در همین فاصله که به ترتیب 30، 34، 15، 12، 9 و 10 است در نظر بگیریم باید این نکته را لحاظ کنیم که اگر قرار بود بودجه سال 91 تنها با نرخ تورم هر سال افزایش یابد بودجه دولت در سال 96 به 220 هزار میلیارد تومان می رسید. یعنی افزایش بودجه این دولت در سال 96 که پسابرجام است نسبت به بودجه سال 91 (که اوج تحریم بود) تنها 50 درصد است! خوب شاید کسانی بگویند همین 50 درصد هم زیادی است و بهتر بود دولت این افزایش را هم نمی داد. برای روشن شدن بهتر مسئله خوب است نگاهی به ترکیب مخارج دولت داشته باشیم. پیش از هر چیز توجه داشته باشیم که سهم بودجه جاری از کل بودجه در فاصله 91 تا 96 به ترتیب 84، 81، 81، 85، 74 و 74 درصد بوده است و در مقابل سهم بودجه عمرانی به ترتیب 16، 19، 19، 15، 26 و 26 درصد است. معنای روشن این حرف آنست که رشد بودجه بیشتر نصیب بودجه عمرانی شده است! نکته مهم دیگر این است که اگر بودجه جاری می خواست صرفا با تورم افزایش یابد و این دولت هیچ کار جدیدی جز کاری که دولت احمدی نژاد در بدترین شرایط مالی خود انجام داد انجام ندهد می بایست بودجه جاری سال 96 حدود 185 هزار میلیارد تومان می شد اما الان 236 هزار میلیارد تومان است. یعنی این دولت تنها 50 هزار میلیارد تومان هزینه جاری بیشتری داشته است. خیلی مهم است که بدانیم علت این 50 هزار میلیارد تومان افزایش هزینه جاری چه بوده است؟ این افزایش از چند محل ایجاد شده است: 1) اجرای طرح تحول سلامت که انصافا تغییر وضعیت زیادی را ایجاد کرده است. من خود منتقد آن بوده و هستم و در نقد آن چند مطلب نوشتم و هنوز معتقدم که دولت دوازدهم باید اصلاحاتی در آن اعمال کند تا کارایی بیشتری داشته باشد ولی غیرمنصفانه است که حجم کارهای صورت گرفته در این زمینه را آدمی نادیده بگیرد. بخش بزرگی از فقرای جامعه از اجرای آن منتفع شدند. 2) افزایش حمایت های اجتماعی: خوشبختانه در این دولت کارهای بسیار خوبی برای حمایت از فقرا صورت گرفت که متاسفانه عرضه نداشتند آنها را به جامعه معرفی کنند. سه برابری شدن مستمری افراد تحت پوشش نهادهای حمایتی از سال 96، سه برابر شدن حقوق خانواده های دارای معلول، تهیه خانه برای خانواده های دارای دو معلول، اقدام برای تهیه خانه برای افراد دارای یک معلول، توزیع سبد کالا و .... مواردی است که امیدوارم به زودی بتوانم یک گزارش اختصاصی در مورد آن تهیه کنم. 3) پرداخت حقوق بازنشستگانی که صندوق های بازنشستگی آنها دیگر جوابگوی پرداخت آنها نیست و بار مالی آن به گردن دولت افتاده است. در کنار این وضعیت افزایش حقوق بازنشستگان و اصلاح شیوه پرداخت را نیز باید لحاظ کرد. پرداخت معوقات قشرهای مختلف نیز بر عهده دولت بود که دولت موظف بود تا حدودی نسبت به پرداخت آنها اقدام کند. حال اگر این واقعیت ساده را در کنار این نکته آخر قرار دهیم که حدود 75 درصد بودجه جاری مربوط به چهار بخش آموزش، بهداشت، تامین اجتماعی و دفاع است. فراموش نکنید که همین منتقدان در سال گذشته دولت را به شدت تحت فشار قرار داده بودند که چرا بودجه بخش دفاع را زیادتر نمی کند و هرچه می گفتیم که اولویت های اقتصادی مهمتر است اهمیت امنیت بر هر چیز را فریاد می کردند! جالب اینجاست از این رقم نیز 70 تا 80 درصد آن مربوط به حقوق و مزایای کارمندان و یا بازنشستگان است. حال یکبار دیگر به ادعاهای قبل نگاه کنیم و ببینیم که آیا قضاوت های مذکور از سر ندانستن بوده یا از سر سوء نیت؟ ان شالله گربه است! https://telegram.me/ali_sarzaeem