2016-07-23
اصلاحات ساختاری در علم اقتصاد
مجله اکونومیست در شماره 16 جولای خود مقالهای با عنوان a less dismal science منتشر کرده و در آن اصلاحاتی را در علم اقتصاد طلب کرده است. شروع مقاله با این موضوع است که چرا اقتصاددانان بحران اقتصادی را پیشبینی نکردند؟ و نویسنده میگوید همانطور که اقتصاددانان از رهبران میخواهند در هنگام بحرانها دست به اصلاحات ساختاری بزنند، خود نیز باید در علم اقتصاد اصلاحات ساختاری صورت دهند.
اولین نقد وی، افراط در ریاضیات است که به آن mathiness و math for maths’ sake میگوید. در همین راستا از اشکال دومی که به آن model mania گفته میشود نام میبرد. نویسنده اهمیت مدل را برای پرهیز از حرفهای سست و لغزشها یادآور میگردد ولی از لغزشگاههای آن نیز سخن به میان میآورد. به عنوان مثال میگوید بلانچارد قبل از بحران 2008 از وقوع یک همگرایی در اقتصاد کلان سخن گفت ولی باید چنین اجماعهایی را به دیده تردید نگریست. از دید او اقتصاددانان باید بیاموزند که مدل آنها تنها یک مدل است و تنها مدل نیست. سپس گام بعد را برداشته و میگوید باید مفاهیم جدیدی که با شرایط اقتصاد مدرن سازگار است استفاده کرد و دیگر مفهومی مثل GDP مثل سابق تحولات اقتصاد را به خوبی نشان نمیدهد. تکنولوژی اطلاعات میتواند اطلاعات بیشتری از کارکرد و تحولات درونی اقتصاد عرضه کند. آخرین نقدی که عرضه میکند این است که اقتصاددانان به دیگر حوزههای علوم اجتماعی از بالا نگاه میکنند. به اعتقاد او اقتصاددانان باید بیشتر با تاریخدانان و جامعهشناسان نشست و برخاست نمایند.
در پایان پیشنهاد میکند که شکل آموزش اقتصاد قدری تغییر کند و پیشنهاد میکند که افراد قبل از شروع درسها در جلسات بانکهای مرکزی، مراکز آمار، دیدار با کارآفرینان و ... شرکت کنند تا احتمال پیوند تئوری و عمل بیشتر گردد.
ممنون از آقای دکتر فرهاد نیلی برای ارسال این مقاله