مسیر سایت: وبسایت شخصی علی سرزعیم » نوشته های تلگرام » نگاهی دوباره به دست بوسی و واکنشهایش

نگاهی دوباره به دست بوسی و واکنشهایش

2018-05-09

بوسیدن دست آقای جنتی توسط آقای آشنا واکنش‏های زیادی را در فضای مجازی ایجاد کرده است. به نظرم دو موضوع هست که باید از هم تفکیک کرد: 1) نفس بوسیدن دست، 2) بوسیدن دست آقای جنتی. عمده واکنشها ناظر به موضوع دوم بود در حالیکه به نظر من مسئله اصلی موضوع اول است. بوسیدن دست به نشانه احترام و ارادت سنت ناپسندی است که از قبل برجای مانده است. وقتی که استاد ملکیان نیز دست استاد موحد را بوسید همین احساس را داشتم که وقتی تصویر اخیر را دیدم. من کلا این فرمایش یک از بزرگان را قبول دارم که بوسیدن دست فقط در دو حالت مجاز است: بوسیدن دست همسر به شهوت و بوسیدن دست فرزند به رحمت! البته حافظ بیش از آن قائل است: «مبوس جز لب ساقی و جام می حافظ». ای کاش با انقلاب اسلامی سنت دست بوسی ور می افتاد.

آنچه کمتر اشکال داشت انتخاب آقای جنتی برای دستبوسی بود. اینکه کسی به شخص آقای جنتی علاقه داشته باشد ولی با مواضع سیاسی و عملکردش مشکل داشته باشد هیچ اشکالی ندارد و او حق دارد که علاقه خود را بروز دهد. فقط بهتر این بود که این علاقه به شکل بهتری بروز داده میشد. جالبتر و مهمتر و قابل دفاع تر وقتی بود که آقای آشنا ارادتی به آقای جنتی نمیداشت و برای مصالح سیاسی این کار را میکرد! این برخلاف تصوری که خیلی دارند نه تنها نشانه بدی نیست بلکه شرط سیاستمداری است. سیاستمدار باید برای مصالح ملی از اکراه فردی دست بردارد و کاری را که برای مصالح کشور بهتر است انجام دهد. دوستی دارم که اهل جنبش سبز و مخالف نظام و مسئولانش است ولی می گفت که اگر به رفع حصر کمک شود من حاضرم بیش از دستبوسی نیز انجام دهم!

در این گیرودار نوشته‏ای از یک استاد روابط خارجی و تجارت جهانی یک دانشگاه آمریکا در فضای مجازی چرخید. وی نوشته است: «آقای جنتی یكی از مخالفین فكری آقای روحانی است. قای جنتی با دولت منتخب مردم با این آرای سنگین مشكل دارد. او ابایی ندارد تا از طرق مختلف به نقد غیرمنصفانه دولت روحانی بنشیند... كار آقای آشنا یك چاپلوسی مطلق محسوب می‌شود که پرده از یك نفاق بزرگ برمی‌دارد.... اكثر مردم كشور به رییس‌جمهوری رای داده‌اند كه با مخالفت آقای جنتی هم به لحاظ پایه مشروعیت این دولت و هم سیاست‌های او روبه‌روست. كار آقای آشنا پشتكردن به دولت منتخب و به اكثریتی است كه سیاست‌های آقای جنتی را در حرف و عمل برنمی‌تابند...». واقعیت این است که دوره اینکه به صرف عنوان استاد فلان دانشگاه آمریکا حرفی را قبول کنیم گذشته است و این القاب نزد ما دیگر آن جایگاه را ندارد که عقلمان را تعطیل کنیم و نسنجیده حرفی را بپذیریم.

این موضع استاد محترم که در واقع صدای موضع بخش بزرگی از جامعه روشنفکری ایران شد نشان داد که ایشان هنوز مفهوم اصلاحات را نفهمیده است. اصلاحات یعنی بده بستان سیاسی برای کاهش هزینه مشارکت سیاسی و پیشبرد توسعه سیاسی. مشکلی که جامعه ما از دوم خرداد با آن مواجه است این است که همه از اصلاحات صحبت می کنند ولی انقلابی فکر می‏کنند. همه دم از اصلاح تدریجی می زنند ولی مثل انقلابی ها با سازشکاری مشکل دارند و آن را بر نمی تابند. به این افراد باید گفت که اتفاقا اصلاحات یعنی سازشکاری یعنی امتیازی بدهیم تا امتیازی دریافت کنیم. معنای اصلاحات یعنی یافتن راه حل های برد- برد. برد-برد یعنی واقعا طرف مقابل شما هم امتیازاتی بگیرد. نمی شود برد-برد گفت ولی جز برد-باخت را تحمل نکرد؟ زبان اصلاحات طلب با قلب انقلاب طلب سازگار نیست یا زبان را باید اصلاح کرد یا عقل را بر قلب حاکم نمود!

می گویند مسلمانی مسیحی شد و وقت غسل تعمید ناگهان برق رفت و وقتی برق آمد ناخودآگاه آن شخص صلوات فرستاد. کشیش برآشفت که مسخره کردی تو هنوز به سنت مسلمانها عادت داری و .... . بسیاری از روشنفکران با اینکه دم از لزوم اصلاحات و روگردانی از انقلابی‏گری می زنند اما در بزنگاه‏هایی از این دست نشان می‏دهند که چقدر دلشان در گرو انقلابی‏گری است. نخیر برادر! چنین چیزی را نفاق نمی‏گویند معامله می‏گویند. اصلاحات یعنی امتیازی بدهیم و امتیازی بگیریم تا نیازی به دادن هزینه زیاد به شکل خشونت نباشد! اگر شرط اینکار تحویل گرفتن جنتی که سهل است، شریعتمداری هم باشد یک سیاستمدار اصلاح طلب نباید در انجام این کار تردید کند.