تلگرام نوشته - 982
2017-03-27
شورای شهر، ورزشکاران و متخصصان
آیا نه به ورزشکاران و هنرمند به معنی بله به متخصصان عمران و معماری است؟ به نظرم چند نکته را باید هم زمان در نظر گرفت:
نکته اول- مسئله کشور ما به طور عام و شهرهای ما به طور خاص، تخصص فنی و مهندسی نیست. کشور سرشار از تخصص عمران و معماری است ولی کماکان وضعیت شهرهای ما نامناسب است کما اینکه به لحاظ پزشکی وضعیت ممتازی داریم اما در بخش سلامت کماکان گرفتاریم و رتبه ما نزدیک به 100 است در رتبه بندی جهانی. مسئله اصلی سیاستگذاری در این بخشها در وهله اول و مدیریت و اجرای سیاست های درست در وهله دوم است. روشن است که برای اجرای سیاستهای درست، کشور با ملاحظات اقتصاد سیاسی درگیر است و بسیاری از مسائل اجرایی با مسائل سیاسی در هم تنیده هستند.
سیاست گذاری در حوزه شهر به تخصص اقتصاد شهری بر می گردد ولی این حوزه از دانش اقتصاد مثل دیگر حوزه های اقتصاد کاربردی بسیار بسیار ضعیف است. آنقدر ضعیف که من به خود جرات دادم تا دست به قلم ببرم و کتابی در این زمینه را شروع کنم تا شاید کمک کند تا مسائل شهری را از زاویه اقتصاد درست ببینیم و به تحلیل های اشتباه نیفتیم. امیدوارم در تابستان این کار منتشر شود. ولی ضعف این حوزه بسیار چشمگیر است و جوانان اقتصادخوانده را دعوت می کنم که به این عرصه وارد شوند. ضعف ما در اقتصاد بهداشت خود را در ضعف سیاست گذاری بخش سلامت به شکل طرح تحول سلامت و ضعف ما در اقتصاد کشاورزی خود را به شکل بحران آب و فقدان امنیت کشاورزی و مسائلی از این دست نشان داده است. حوزه دیگری که به عرصه اداره شهرها مربوط است برنامه ریزی شهری است که این تخصص هم در ایران هنوز جایگاه خود را نیافته است و باید در این حوزه سرمایه گذاری زیادی کنیم. حقوق شهری و مدیریت شهری نیز از دیگر عرصه هایی هستند که به لحاظ دانشی و تخصصی در اداره شهر مهمتر و پراهمیت تر از مهندسی عمران هستند. با توجه به فاجعه بار بودن سیمای شهرهای ما به اعتقادم معماری در ایران اهمیت و اولویت فوری دارد. شاید فاجعه سیمای شهری در ایران عمیق تر از دیگر عرصه ها باشد. به همین دلیل وجود کس یا کسانی که عمق فاجعه را بفهمند و به آن بها دهند ضروری است.
نکته دوم- آیا شورای شهر باید جایی باشد که متخصصانی از اقتصاد شهری، برنامه ریزی شهری، حقوق شهری و مدیریت شهری در آن حضور داشته باشند؟ در یک جامعه بسامان، لزومی ندارد که شورای شهر و اساسا مجالس نمایندگی از متخصصان تشکیل شود زیرا نهادهای اجرایی باید از افراد متخصص استفاده کنند و شوراها تنها باید در امور کلان اداره شهر مثل جریان مالی، فساد، عدالت، برابری و اموری از این دست نظارت کنند. معنای این حرف این است که شهرداری باید از این متخصصان استفاده کند و شورای شهر باید طیف های گوناگون و منافع متعارض بخشهای مختلف جامعه را نمایندگی کنند و سلامت مالی و شفافیت امور و برابری آحاد جامعه از خدمات شهری را تضمین نمایند. مفروض این وضعیت آنست که اولا شهرداری از این متخصصان استفاده می کند و تصمیمات شهرداری نشانگر استفاده حداکثری از توان کارشناسی موجود است و نماینده شورا نیز متوهم نیستند که متخصص هستند و باید در همه امور تخصصی نظر دهند بلکه بیشتر گوش هستند تا دهان! متاسفانه در هر دو فرض در کشور مشکل داریم یعنی لزوماً تصمیمات شهرداری برآیند نظرات کارشناسی موجود در این نهاد نیست و نمایندگان شورای شهر نیز از آن تواضع لازم برخوردار نیستند و دخالتهای نابجا نیز می کنند.
نکته سوم- به اعتقاد من یکی از عرصه های آزمون این فرضیه که هرجا دمکراسی بیشتر شود توسعه بیشتر می شود عرصه شورای شهر است. من شواهد متقن و مستندی در اختیار ندارم و صرفاً احساس پرخطا و شخصیام را بیان میکنم که در ایران بیشتر شوراهای شهر به عرصه ای برای فساد تبدیل شده است. افراد با اتکا به قدرتی که در شوراها یافته اند وارد بده بستان با شهرداری می شوند و امتیازاتی دریافت می کنند. لذا شوراهای شهر نه تنها وظیفه ذاتی شان که صیانت از سلامت مالی و نمایندگی منافع متعارض بخشهای مختلف شهر را انجام نمی دهند بلکه خود گرهی به گره های موجود اضافه کرده اند و کار نهادهای نظارتی را صرفاً افزایش داده اند. قبلا باید تنها مراقب فساد مالی شهرداران می بودند الان باید مراقب فساد مالی شهرداران و اعضای شوراهای شهر باشند! وقتی رای به یک شهردار پول زیادی به همراه داشته باشد روشن است که برخی ورزشکاران به صراحت بگویند که چون درآمد پایدار ندارند به سراغ این شورا می آیند!