تلگرام نوشته - 794
2017-02-05
حسرتها و عبرتها از آموزش در مقام معلمی
از امروز ترم جدید شروع میشود. من چند سالی است که هر ترم را با امید یافتن دانشجوی خوب و علاقهمند شروع میکنم. میگویند دانشجوی خوب دنبال استاد خوب است اما نمیدانند که استاد هم در پی دانشجوی خوب است. من از لبان مبارک اساتید نامدار این دیار شنیدهام که در جستجوی شاگرد خوب هستند. بیخود نیست که شایع شده وقتی شهید مطهری میآمده گل از گل علامه طباطبایی میشکفته است. این شوق من معمولاً در پایان ترم با یاس و ناامیدی از بین میرود چرا که هر ترم انبوهی از افراد مستعد و جوان را میبینم اما معمولاً این افراد به دلایل مختلف در مسیر علم آموزی قرار نمی گیرند. بسیاری از آنها قدر خود را نمیدانند و باور ندارند که هر انسان گنجی است که اگر در جای خود قرار گیرد شکفته میشود و خود و جهانی را منتفع خواهد ساخت. اکثراً در زندگی به دنبال افقهای کوتاه و کوچکی هستند و همین اهداف کوچک سطح انتظارات آنها از خود را پایین آورده است. کسانی دیگر قربانی تنبلی هستند. وای که تنبلی در این مملکت چه کرده است. دانشجو برای اینکه مبادا مطالعه کند و قدری تمرین کند به هر ترفندی دست میزند. عمده زیرآب زنیها و باندبازیها در کشور ما برای این است که چون همت این را نداریم که عملکردمان را بهبود ببخشیم سراغ گزینههای جایگزین یعنی زیرآب زنی و باندبازی میرویم. گروهی دیگر از دانشجویان خود را به پلشتی و شوخی مشغول کرده اند و دنیا را جدی نگرفته اند. هیچ برنامه ای برای فردا ندارند و باری به هر جهتی را پیشه میکنند. بخشی دیگر صرفا نمره بالا را هدف گرفته اند و به این دلخوش هستند که نمره خوبی بگیرند و لو آنکه چیز زیادی تدریس نشود و نیاموزند. بخشی از رنج معلمی در این است که ببینی استعدادهای زیادی پیش چشمت هستند و تلف میشوند و نتوانی کاری کنی. سخت است که هر چه تلاش کنی تا به افرادی بقبولانی که باید برای بالفعل کردن استعدادهای شان کوشش کنند به در بسته بخوری!
هر وقت به این موضوع فکر میکنم یاد مولانا و دیگر عرفا میافتم. در فیه ما فیه بود (اگر اشتباه نکنم) که مولانا همین حس را نسبت به ما آدمیان ابراز میکند. عرفا وقتی به ما نظر می کنند همه ما انسانها را بالقوه خلیفه الله میدانند اما ما خود را به بازیچه های دنیا مشغول کرده ایم و به همین امور کم رضایت داده ایم......
https://telegram.me/ali_sarzaeem