تلگرام نوشته - 515
2016-11-29
تقلب های علمی کوه یخ فساد آموزش عالی
با آشکار شدن تقلب برخی ایرانیان در انتشار مقاله در یکی از ژورنال های ایرانی، سر کوه یخ فساد در آموزش عالی بیرون زد. واقعیت آنست که فساد در این حوزه به شدت وسیع تر از چیزی است که مردم عادی می دانند و این مرهون انتصاب افراد ضعیف به مدیریت این مجموعه است. این قضیه متاسفانه منحصر به دوره احمدی نژاد نبوده و بلکه به دوره معین و قبل از او و دوره فعلی نیز بر می گردد. دانشگاه آزاد پیش قراول اعطای مدارک بی اعتبار به مدیران دولتی بود و بعد این سنت به دانشگاه های دیگر هم راه پیدا کرد. بعد از مدتی دانشجویان عادی نیز گوی سبقت را از مدیرانی که وقت و حوصله تحصیل نداشتند ربودند. این اوضاع آشفته به دلیل قصور آموزش عالی در ایفای نقش درست خود است. آموزش عالی باید نقش موسسه استاندارد را ایفا کند یعنی همانطور که مردم عادی نمی توانند کیفیت محصولات را بسنجند و به آرم این موسسه اکتفا می کنند، آموزش عالی نیز باید تضمین کننده اعتبار مدارک باشد. متاسفانه به نظر می رسد که حاشیه های این وزارتخانه بر متن آن غلبه یافته و دغدغه اصلی این وزارتخانه این شده که آیا اردوی مختلط برود یا آنطور که نهی شده نرود، آیا دانشجویان فعالیت سیاسی بکنند یا نکنند و اگر بکنند تا چه حد، چه کسانی از چه جناح هایی مسئول دانشگاه شوند..... .
مجوزدهی بی مبنای دوره های دکترا در هر دانشکده در هر کوه و پستو، پذیرش کیلیویی دانشجوی دکترا و فوق لیسانس و نهایتاً تولید انبوه مدارک دکترا موجب بروز سونامی دکترا در ایران شده است. همین گروه مالی دانشگاه تهران یکی دو سال پیش 30 نفر دانشجوی دکترا در همه گرایش ها گرفت در حالیکه تنها سه استاد مالی داشت که دو تا از آنها در نهادهای دولتی مسئولیت تمام وقت داشتند. من فکر می کنم کل دانشجویان دکترای مالی که هاروارد و پرینستون و برکلی و ... روی هم بگیرند 30 نفر نشود. نکته جالب آن این بود که در همه گرایشها دانشجو دکترا گرفت که مثلا جای خالی برای کس دیگری نماند. بعدها که اسامی اساتید دروس دکترای آنها بیرون آمد مشخص شد که نتیجه چه بوده است. وقتی اوضاع دانشگاه تهران چنین باشد چه انتظاری از بقیه!
حکایت تزهای سفارشی که دیگر مهوع شده است و وقاحت مقاله و پایان نامه فروشی به کلی از بین رفته است. ابزارهای قدرت صرفاً برای سرکوب پارتی، مدلینگ های رسانه ای و یا مخالفت سیاسی استفاده می شود که این تنها فقدان عزم حکومت برای مقابله را نشان می دهد. این در حالی است که امروزه با کمک کامپیوتر و اینترنت به سادگی می توان پایان نامه های جعلی را شناسایی نمود.
فساد مقالات و مجلات علمی پژوهی که واویلای دیگری است. باندبازی و مبادله در چاپ مقالات برای کسب ارتقای علمی و بالارفتن حقوق توسط کسانی صورت می گیرد که باید حافظ پرستیژ و اعتبار دانشگاه و علم باشند. دعوا بر سر گرفتن دانشجوی دکترا و سواری مجانی گرفتن از بدبختی که باید تز انجام دهد قصه پرغصه ای است که سردراز دارد. من کلاً از همه مقالاتی که اسم استاد راهنما اول، استاد مشاور دوم و دانشجوی دکترای بدبختی سوم می آید منزجرم. در بیش از 90 درصد آنها تنها آن نفر سوم به تنهایی کار کرده و آن دو نفر اول مشارکت جدی نداشته اند ولی چون کار آن بدبخت سوم گیر است، از او سواری می گیرند تا ارتقای رتبه علمی یابند.
همین موضوع کافی است تا به ما یادآور شود که مساله ما صرفا دمکراسی یا عدم دمکراسی نیست بلکه حکمرانی و طراحی سیستم های درست انگیزشی است در غیر این صورت در فضای معتبری چون دانشگاه نیز چنین فساد و آشفتگی تا این حد بروز می کند.
https://telegram.me/ali_sarzaeem