تلگرام نوشته - 398
2016-10-28
انگیزه کاوی در نوشته های دکتر سریع القلم
دکتر سریع القلم را به واسطه نوشته های کوتاه شماره دار می شناسیم. 30 صفت آدمی که، 20 صفت استادی که، 15 صفت شهروندی که و امثالهم. به نظرم مهمترین هدفی که ایشان با نوشته های خود دارند دنبال می کنند یادآوری دو چیز مهم است: 1) دیسیپلین و پرنسیب شغلی و حرفه ای و به زبان رسمی تر اخلاق حرفه ای، 2) اخلاق و حقوق شهروندی
ما در زمانه جمهوری اسلامی بزرگ شدیم و عمر موثر خود را در این حکومت گذراندیم. جمهوری اسلامی هر نکته مثبتی هم که داشته باشد یک عیب مهم داشت و آن این بود که بسیاری از اصول، دیسیپلینها و اخلاق حرفه ای را به کلی تخریب کرد. ولنگاری در وضع ظاهر ساده ترین و آشکارترین نماد بی توجهی به اصول حرفه ای گری بود که متاسفانه در روح و ضمیر همه نسل ما کمابیش اثر خود را گذاشته است. در زمان ما متاسفانه شیک پوش بودن قرتی گری و غربی شدن تلقی شد و پای بندی به اصول حرفه ای در مقایسه با وفاداری سیاسی و خلوص ایدئولوژیک تحقیر شد. نتیجه آن شد که جامعه با مدیران و متاسفانه استادان و حتی کارشناسانی پر شد که فاقد پرنسیبهای حرفه ای هستند. به عنوان مثال وقتی که یک کارشناس دولتی صحبت می کند حرف زدن و استدلالش مثل افراد کوچه و خیابان و یا مجریان تلویزیون باشد، باید گفت که دانشگاه در تربیت وی ناموفق بوده و تنها مدرکی اعطا کرده است. وقتی آقای احمدی نژاد به عنوان استاد دانشگاه صحبت می کرد من واقعاً شرمنده می شدم و بر افول دانشگاه تاسف می خوردم. وقتی مسئولان روحانی قوه قضائیه سخنرانی می کنند ولی در کلامشان قانون و حقوق جاری نیست و فقط از شرع صحبت می کنند باید فاتحه نظام قضایی را خواند زیرا نشان می دهد که دیسیپلین شغل قضا از بین رفته است. خصوصیات یک نظامی با یک مسئول قضایی با یک ورزشکار با یک نیروی امنیتی و با یک استاد دانشگاه باید متفاوت باشد و هر کس اقتضائات حرفه ای گری در شغل خود را بداند و نهادهای تربیت کننده این افراد باید رویه ای داشته باشند که در گذر زمان فرد این خصوصیات را درونی کرده باشد. من پدرم کارمند بانک بود و قبل از انقلاب به استخدام درآمد ولی تا الان که سالها از بازنشستگی اش گذشته بیدار شدن سر ساعت مشخص، اصلاح صورت، پوشیدن لباس با شرایطی مشخص را حفظ کرده است چرا که در دورانی که کارمند شده بود به این امور ملتزم شد. بسیاری از نظامیان زمان شاه را هم که می شناختم خانواده شان از تداوم روحیات ارتشی در مشی خانوادگی حکایت می کردند. فاجعه است اگر فضای دانشکده های حقوق مثل دانشکده های مهندسی باشد!
در جامعه ما جهت گیری های سیاسی و مذهبی بسیار برجسته شده و افراد با عیار وفاداری سیاسی و مذهبی سنجیده می شوند. رسانه های رسمی نیز پر از این کلیشه های هستند. وقتی زشتی و پلشتی پیوسته قبحش ریخته می شود و خرافات علنی تر از قبل با کمک رسانه های جمعی ترویج می گردد البته باید کسانی باشند که به جامعه یادآوری کنند که شهروند بودن منوط به درونی کردن برخی خصایص فراموش شده است. دکتر سریع القلم تلاش دارد تا به ما یادآوری کند که ما چه به اشتباه به چه چیزهایی می پردازیم در حالیکه باید به چه چیزهای دیگری متمرکز شویم.
من در گذشته با برخی نوشته های دکتر سریع القلم مشکل داشتم و با چاقوی تیز نقد به جان برخی از آنها می افتادم ولی وقتی از این منظر نگاه کردم متوجه شدم که ایشان یک تنه چه خدمت بزرگی به جامعه ما می کند. ما می خواهیم با انسانهای حرفه ای و در عین حال متخلق به اخلاق حرفه ای و همچنین شهروندانی غیرذلیل و تحقیرنشده روبرو شویم. اینگونه است که جامعه ای سربلند خواهیم داشت. استقبال جامعه از نوشته های ایشان را باید به فال نیک گرفت و مطمئنم ما ایرانیان در پذیرش ایده های درست بسیار چالاک هستیم.
https://telegram.me/ali_sarzaeem