تلگرام نوشته - 1089
2017-04-29
الگوی حکمرانی قالیباف در شهرداری????
⏹شهر تهران با مشکلات زیادی روبرو بوده و هست. طبیعتا شهردار تهران هر کس که باشد تمایل دارد تا اقدامات زیرساختی مثل ساخت اتوبان، پل و تونل انجام دهد تا این مشکلات کاهش یابد. اما همیشه بین مطلوبات و مقدورات فاصله است و مقدورات شهرداری تابعی از درآمد شهرداری است. مسئله اصلی سازوکار تامین مالی شهرداری است. گزینه متعارف و منطقی این است که هزینه شهر تهران از ساکنان شهر تهران گرفته شود. خوب برای این کار منطقی ترین شیوه که در کشورهای توسعه یافته اجرا می شود این است که هر سال از ساکنان هر خانه عوارضی دریافت شود. این کار دقیقا همان اشکالاتی را دارد که دولت در مالیات گیری با آن مواجه است و این دقیقا وجه اشتراک مدیریت شهری با مدیریت کلان کشور است.
⏹مردم تا جای ممکن از پرداخت پول در ازای دریافت خدمات شهری طفره می روند و از آن فرار می کنند. همه می خواهند خدمات شهری دریافت کنند اما عوارض شهرداری ندهند کما اینکه همه می خواهند خدمات عمومی از دولت دریافت کنند اما مالیات ندهند. به همین دلیل ایجاد یک سیستم توسعه یافته که بتواند راه فرار مالیات و فرار از پرداخت عوارض را ببندد شرط لازم حکمرانی در سطح کشور و شهر است. اما شرط کافی نیست! شرط کافی این است که مردم در ازای پولی که می دهند حقوقی را طلب می کنند. آنها می خواهند بدانند پولی که داده اند دقیقا چگونه خرج شده است و پاسخگویی و حسابکشی را مطالبه می کنند. آنها قطعاً شفافیت و سلامت مالی را شرط اصلی پرداخت پول خود قرار می دهند و اگر ببینند از پول آنها برای مطامع شخصی یا گروهی یا حزبی یا .... بهره برداری می شود انگیزه ای برای پرداخت پول نخواهند داشت.
⏹لذا پیش شرط تامین مالی سالم دولت و شهرداری وجود یک سیستم پاسخگو، شفافیت و سلامت مالی است. اگر اهل سلامت مالی، شفافیت و پاسخگویی نباشیم روشن است که به شیوه های جایگزین پناه می بریم. شیوه جایگزین در امر دولت دو چیز است: یا منبع فروشی می کند (به تعبیر دکتر مومنی در سمینار دولت پژوهی) مثل فروش نفت یا با چاپ پول به مردم تورم تحمیل می کند و با کاهش قدرت خرید مردم همان پولی که احتیاج داشت را در می آورد بدون اینکه این قیدهای سخت را محقق سازد! در سطح شهرداری اتفاقی که می افتد آینده فروشی است (بازهم به تعبیر دکتر مومنی در همان سمینار). شهرداری می گوید به جای کار سخت گرفتن عوارض از تعداد زیادی از شهروندان به کار ساده فروش تراکم و فروش مجوز ساخت و ساز متوسل می شوم. متقاضیان ساخت و ساز افراد کمی هستند (همان 4 درصد به تعبیر آقای قالیباف!) و راحت می توان پول لازم را از این محل تامین کرد. کاری ندارد که! به جای اینکه در یک کوچه که ظرفیت 50 خانوار را دارد با فروش تراکم مجوز ساخت 200 خانه می دهیم! بعد با پولی که به دست می آوریم زیرساختهایی می سازیم و عنوان می کنیم که چقدر به شهر خدمت کرده ایم ولی مردم می بینند که با وجود افزایش زیرساختها کیفیت زندگی آنها پیوسته بدتر می شود و در یک افق مثلا 10 ساله کاملا محسوس می شود که ترافیک، آلودگی، تزاحم جمعیتی و اموری از این دست تشدید شده است. البته سیستم شهرداری به روی خود نمی آورد و پیوسته می گوید که چقدر اتوبان، پل، تونل، مترو و ... ساخته شده و اگر اینها را نمی ساخته وضع خیلی بدتر بوده تا خود را راضی کند ولی واقعیت کار این است که این شیوه نادرست تامین مالی اثرات کارهای مثبت شهرداری را نه تنها خنثی می کند بلکه وضع را به بدتر از جای اول بر می گرداند. البته همیشه راههای فرار دم دست است و می توان عوامل بیرونی را مقصر شناخت ولی مشکل اصلی به سازوکار تامین مالی شهرداری بر می گردد که ریشه آن هم در ساخت غلط سیستم اداره شهرداری است. اگر شهردار از اول می پذیرفت که سیستمی پاسخگو، شفاف، سالم به لحاظ مالی داشته باشد می توانست در مسیر سخت اخذ عوارض از ساکنان شهر تهران پیش برود ولی چون حاضر به تن دادن به این محدودیتهای جدی نیست مسیر ناسالم تامین مالی را دنبال می کند. آقای قالیباف از تعبیر مبهم مدیریت نسل چهارمی سخن می گوید. من که نمی دانم منظور چیست ولی می دانم که از حداقل 50 سال پیش به این سو مبنای اداره یک نظام اداری سالم همین شفافیت، سلامت مالی و پاسخگویی است. ما هنوز در اصول اولیه پنجاه سال پیش یک نظم سیاسی بسامان مانده ایم. مدیریت نسل چهارمی پیش کش!
https://telegram.me/ali_sarzaeem