تلگرام نوشته - 1021
2017-04-10
فرق مملکت داری با تولیت داری
واقعیت این است که بین اداره آستان قدس رضوی با اداره مملکت تفاوت های زیادی هست که عدم توجه به آنها موجب اشتباه در قضاوت می شود:
1- مردم با جان و دل و داوطلبانه پول و اموال خود را وقف امور خیر از جمله آستان قدس رضوی می کنند اما در مملکت داری شما باید به اجبار از مردم مالیات بگیری و اتفاقا توجه به مالیات باید در صدر فعالیت های دولت دوازدهم باشد.
2- مسئله اساسی آستان قدس کسب درآمد نیست بلکه تصمیم گیری درست نوع هزینه کردن است اما مسئله اصلی مملکت داری خلق ثروت و ایجاد درآمد است. آن زمان که تصور می شد دولت فعال ما یشاء است و هرچه می خواهد می تواندبکند و روی گنج پایان ناپذیر قارون نشسته است تمام شد. دیگر باید واقع بین بود و به این جمع بندی رسید که تا وقتی بخش خصوصی و خصولتی و شرکتهای دولتی ایران قادر به خلق ثروت نباشند ایران از مرحله در حال توسعه بودن گذر نخواهد کرد.
3- یکی از مهمترین کارهای تولیت آستان قدس رضوی توزیع پولها میان افراد مستمند است یعنی توزیع پولهایی که به راحتی به دست آمده از مهمترین وظایف این آستان است ولی مسئله اصلی دولت در شرایطی که پول نفت کم است دیگر توزیع نیست بلکه انجام بازتوزیع است. خلق ثروت یعنی چه سازوکاری اندیشیده شود که فعالیت اقتصادی خود مردم مولد باشد و بازتوزیع یعنی چه طور به اجبار از برخی اقشار جامعه چیزی را بگیریم و چه طور به بخش دیگری بدهیم. این قضیه هم مهم است و هم پیچیده زیرا باید طوری به اجبار گرفت که امکان فرار نباشد و در عین حال انگیزه خروج سرمایه و کم کاری و غیررسمی کارکردن ایجاد نشود و هم در بازتوزیع به نحوی داده شود که سازوکار بازتوزیع کم هزینه و کارا باشد.
4- وقتی کسی چیزی از آستان قدس می گیرد ولو یک وعده غذا باشد از صمیم قلب تشکر می کند زیرا بابت آن انتظاری نداشته و حتی برخی برای آن برکت قائل هستند اما وقتی دولت چیزی می دهد ملت نه تنها تشکر نمی کنند بلکه احساس می کنند که بخشی از حقوق ضایع شده شان را بازپس گرفته اند. لذا اگر فحش ندهند جای شکر دارد. لذا در مملکت داری با مردمی روبرو هستیم که –درست و غلط- طلبکار از حکومت هستند.
5- در اداره آستان قدس رضوی شما با بخش مذهبی جامعه شیعه مواجه هستید ولی در مملکت داری با اقشاری با همه گونه باور طرف هستید و دیگر مبنای همکاری نمی تواند مثلا عشق به امام رضا باشد بلکه مفاهیمی چون حقوق و تکلیف در رابطه شهروند و حاکم است که در قانون اساسی متجلی است.
6- در آستان قدس در عمل پاسخگویی نسبت به اقدامات و نوع تصمیمات وجود ندارد و نحوه اداره این مجموعه همیشه یک جعبه سیاه بوده است ولی در دولت حق مردم شفافیت است و مطالبه درست مردم از دولت دوازدهم شفافیت است. به همین دلیل باید دانست که مقام دولتمندی مقام پاسخگویی است و با هر گام هزار صدا و هزار نقد درست و غلط مطرح می شود. این با تولیت داری که در آن فرد فارغ البال می تواند تصمیمات زیادی بگیرد بسیار متفاوت است.
7- ضعف کارایی در اداره آستان قدس صدای زیادی را بر نمی انگیزد زیرا فرض اصلی در اداره چنین نهادهایی سودآوری قابل رقابت نیست و مردم با مسامحه آن را تحمل می کنند ولی در اداره مملکت چنین مسامحه و آسان گیری وجود ندارد.
8- آستان قدس رضوی یک مجموعه متمول است که اموال و امکانات زیادی دارد و مسئله اصلی چگونگی استفاده از این اموال است. در شرایط فعلی کشور، دولت بدهکاری بر سر کار است که بیش از 700 هزار میلیارد تومان بدهی دارد و بیش از 400 هزار میلیارد تومان پروژه های عمرانی نیمه تمام هست و بودجه اش هر سال به زحمت به 300 هزار میلیارد تومان می رسد و بیش از 230 هزار میلیارد تومان آن صرف حقوق کارمند و اداره سازمان حکومت می شود. بسیاری از شرکت های سودآور دولتی نیز تا کنون خصوصی سازی یا خصولتی سازی شده اند و چیز زیادی برای فروش از گوشت بدن دولت باقی نمانده است.
با این توصیف پیدا کنید پرتقال فروش را!
https://telegram.me/ali_sarzaeem