نکاتی پیرامون ادامه تحصیل در مقطع دکترا و فوق لیسانس
2009-10-16
دوستان با ایمیل و غیره در مورد اینکه کجا اپلای کنند و امثالهم سوال می کنند اما همیشه یک سوال را پیش از هر پاسخ مطرح می کنم که به نظرم توجه به آن ضروری است. آن سوال این است که هدف از ادامه تحصیل چیست؟ صریح و بدون تعارف صحبت کنیم! برخی صرفا می خواهند دکترا بگیرند تا در ایران وکیلی، وزیری یا چیزی شوند یا حداقل در دستگاه های دولتی حقوق بالاتری کسب کنند یا شغل مطمئنی در دانشگاه داشته باشند. برخی می خواهند خارج بیایند و تحصیل در جاهایی که کمک مالی می دهند را بهترین راه گریز می دانند. برخی تصور می کنند که به صورت طبیعی باید درس را تا دکتری ادامه داد و آنجا متوقف شد و امثالهم. پاسخ همیشگی من این است:
اگر تیپ بچه های خرخوانی هستید که عشق کتاب و مقاله خواندن و نوشتن و تئوری خواندن و تئوری بافی هستید، یک شغل امن استاد دانشگاهی با حقوق پایین با دردسر کم و بدون درگیری با جامعه و مسائل روز آن را بخواهید ، دکتری خواندن را توصیه می کنم اما اگر اهل عمل و ایجاد تغییر در جامعه اید و هی از خواندن و نوشتن بدون دستی در عمل داشتن خسته می شوید و دوست دارید که زیاد وراجی نکرده و بیشتر چیزی را بسازید، جریانی را بیاندازید، بنگاهی را درست کنید و ایده ای را به اجرا درآورید، در این صورت نباید دکتری بخوانید و باید فوق لیسانس بگیرید. چنین آدم هایی که عموما اکثریت آدمها را تشکیل می دهند نباید دکتری بخوانند. تحصیل در مقطع دکتری آدمها را برای تحقیقات آکادمیک آماده می کند و تحقیقات آکادمیک امور نسبتا انتزاعی هستند که ربط کمی با مسائل روز و واقعیت های ملموس دارند. مهارت های زیادی برای انجام یک تحقیق علمی و آکادمیک با معیارهای موجود نیاز است که کسب این مهارت ها و تسلط بر آنها زمان می برد و نیازمند آموزش است در حالیکه این مهارت ها در عمل و زندگی روزانه کاربرد چندانی ندارد.
برخلاف آنچه که در ایران رواج دارد، در اکثر کشورهای غربی (تا جایی که من فهمیدم) بازار کار برای فوق لیسانس به مراتب بهتر از دکتراست یعنی دکترا داشتن شانس کار یافتن را زیاد نمی کند و ای بسا کم کند. به تعبیری وقتی کسی به جای 4 سال تجربه کاری عمرش را صرف گذراندن دکتری می کند گفته می شود که چهارسال از کار و تجربه دور بوده و نسبت به رقبا در موقعیت ضعیف تری قرار می گیرد! درعین حال می گویند که شخص دارای مدرک دکتری بیش از حد ماهر (over qualified) است باز برخلاف تصور ما ایرانیان که گمان می کنیم هرچه کارمند ما مهارت بیشتری داشته باشد در شرکت های بین المللی این مسئله خیلی خوشایند نیست زیرا احتمال جدایی فرد و نارضایتی شغلی وی را زیاد می کند. دکتر … می گفت که در انگلیس به من صریحا می گفتند که اگر فوق لیسانس داشته باشی حقوق بالاتری می دهیم و استخدامت می کنیم تا حالا که دکتری داری.
بدانید و آگاه باشید که دکتری گرفتن نتیجه اش این می شود که باید برای بازار کار آکادمیک که در همه جای دنیا بازار کوچکی است (دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی) و حقوق متوسطی دارد خود را آماده کنید. این حرف خیلی طبیعی است که کسانی که در دانشکده های فاینانس فوق لیسانس مالی می خوانند و در بازارهای مالی مشغول به کار می شوند چندین برابر همان استادهای فاینانس که پیش آنها مدیریت مالی آموخته اند درآمد دارند.
در عمل هم دیده ایم که کسانی که به اشتباه دکتری را شروع می کنند معمولا در اواسط کار گیر می کنند، خسته می شوند، از تحقیق لذت نمی برند و دائم خود و دیگران را سرزنش می کنند و احتمالا دوره را تمام نکرده رها می کنند. من کاملا قبول دارم که بهترین راه برای خارج آمدن و تجربه زندگی در خارج از کشور را داشتن ادامه تحصیل است اما قویا توصیه می کنم که اگر با خود در مورد نکته بالا تعیین تکلیف نکرده اید ابتدا برای فوق لیسانس در اروپا اقدام کنید. اشتباه نشود من برای کسانی که مسلم است که می خواهند دکتری بخوانند همیشه توصیه کرده ام که اصلا خود را معطل خواندن فوق لیسانس در داخل یا خارج نکنند و مستقیم برای دکترا در آمریکای شمالی اقدام کنند ولی اگر این مسئله برایتان مسلم نیست یک فوق لیسانس در اروپای قاره ای (در جاهایی که پول می دهند) خواندن می ارزد و به نظرم قابل توصیه است.