مسیر سایت: وبسایت شخصی علی سرزعیم » یادداشت های روزانه وبسایت » دیدگاه من پیرامون گرایش های رشته اقتصاد

دیدگاه من پیرامون گرایش های رشته اقتصاد

2015-05-19

این روزها ظاهرا جواب اولیه کنکور کارشناسی ارشد آمده و افراد مختلف به اشکال گوناگون از من در مورد انتخاب گرایشهای مختلف اقتصاد مشورت سوال می‌شود. به نظرم رسید که پاسخ خود را مکتوب کنم تا مورد استفاده همگان قرار گیرد. فرض من این است که افراد علاقه و ترجیح ذهنی خاصی نسبت به هیچ کدام از این گرایش‌ها ندارند و با توجه به این فرض پاسخ خود را عرضه می‌کنم.

نکته نخست این است که به باور من تفاوت جدی میان گرایش‌های موجود در رشته اقتصاد وجود ندارد. درس‌های اصلی و پایه را همه می‌خوانند و حداکثر در یک یا دو درس تخصصی بین آنها تفاوت ایجاد می‌شود. در ایران برای اینکه بتوان دانشجوی بیشتری گرفت و بابت آن از آموزش عالی بودجه بیشتری دریافت کرد، این شیوه استفاده می‌شود که رشته‌سازی شود و گرایش‌های جدید تعریف شود. در گذشته آموزش عالی از این ترفند استقبال کرده و به دانشگاه این سیگنال را داده که این روش را ادامه دهند. علی‌رغم همه نکات قبل باید توجه داشت که واکنش بازار کار ایران به گرایش‌های گفته‌شده جدی است و بازار کار این تفاوت‌های ناچیز را جدی قلمداد می‌کند.

پیش از هر چیز گمان می‌کنم که بازار پول و بازار سرمایه، فرصت‌های شغلی بیشتر و بهتری را پیش روی دانش آموختگان اقتصاد قرار می‌دهد. هنوز بانکها و بازار سرمایه فرصت‌های جذب نیروی خوبی دارند و دستمزدهای نسبتا بالاتری می‌پردازند. لذا اگر گرایش پول و بانک در جایی وجود داشته باشد، توصیه می‌کنم که از این گرایش استقبال کنید و آن را در اولویت خود قرار دهید.

به نظر من بازار انرژی در ایران بعد از بازار مالی، عرصه بهتری برای اشتغال است یعنی فرصت‌های بیشتر و دستمزد بالاتری را پرداخت می‌کند. این چشم‌انداز وجود دارد که با رفع تحریم‌ها بازار انرژی در ایران مجدداً با رونق روبرو شود و سرمایه‌گذاران خارجی در کشور حضور جدی پیدا کنند. به همین دلیل می‌توان حدس زد که این گرایش آینده شغلی خوبی برای دانشجویان اقتصاد انرژی فراهم کند. اگر احیاناً بخواهید که در آینده در معدود برنامه‌های دکترا که در حوزه اقتصاد انرژی وجود دارد مشغول به تحصیل شوید، روشن است که تحصیل در این گرایش شما را در اخذ پذیرش جلو خواهد انداخت.

اگر دوست دارید که وارد بخش دولتی شوید و احیانا در وزارت‌خانه‌ها مشغول شوید یا دوست دارید که سیاست‌مدار شوید و در آینده سخنرانی‌های اقتصادی کنید، گرایش توسعه و برنامه‌ریزی برای این مقصود بهتر است. اگر احیانا بخواهید در آینده در دکتراهای تخصصی توسعه که به شکل معدودی در دنیا وجود دارد، شرکت کنید، بازهم گرایش توسعه شما را برای اخذ پذیرش جلو خواهد انداخت.

ظاهراً در دفترچه انتخاب رشته، گرایش‌های خاصی مثل دیپلماسی اقتصادی و یا تجارت الکترونیک وجود دارد. پیش از هر چیز عرض کنم که اینجانب هیچ گاه گرایش تجارت الکترونیک در دانشگاه‌های خارج ندیده ام و نشنیده‌ام. شاید در جایی چنین چیزی باشد ولی ظاهرا خیلی مرسوم نیست. به همین دلیل شرکت در این گرایش را خیلی توصیه نمی‌کنم زیرا بعد از فارغ التحصیلی باید دائما دیگران را توجیه کنید که معنای مشخص این تعبیر چیست. در مورد دیپلماسی اقتصادی نیز حدس می‌زنم که این تعبیر نیز تولید داخل باشد و نظیر خارجی نداشته باشد. لذا کسانی که قصد دارند بعداً برای دکترا در خارج از کشور اقدام کنند، شرکت در این دو برنامه توصیه نمی‌شود. البته اگر کسی تمایل داشته باشد که بعداً در وزارت خارجه مشغول به کار شود، تحصیل در این گرایش وی را در فرآیند انتخاب و گزینش وزارت خارجه جلو خواهد انداخت. اشتغال به عنوان کارشناس در وزارت خارجه محاسن و محدودیت‌های خاص خود را دارد و هر کس باید پیش از انتخاب این گرایش، خوب در مورد محاسن و محدودیت‌های مذکور فکر کند و تصمیم خود را بگیرد.

در مورد رشته مهندسی سیستم‌های اقتصادی-اجتماعی که خود فارغ التحصیل آن هستم باید عرض کنم که این رشته، یک رشته شترگاوپلنگ است که به مصالح زمان و با توجه به شرایط موجود در دو دهه قبل طراحی شد و نظیر خارجی ندارد و مثل دو گرایش قبل، تولید داخل است و توجیه آن برای اساتید خارجی قدری سخت است. این گرایش به این دلیل ایجاد شد تا بتوان دانشجویان مستعد مهندسی را به سمت گرایش مدیریت و اقتصاد کشاند و در عین حال این رشته‌ها در دانشگاه‌های صنعتی آموزش داده شوند و دانشجویان مهندسی مجبور نشوند به سراغ دانشکده‌های علوم انسانی و علوم اجتماعی بروند. چون متاسفانه در جامعه ما رشته مهندسی یک پرستیژ دارد، یک پیشوند مهندسی هم قرار داده شد تا پدر و مادرها فرزندان خود را بابت شرکت در این گرایش سرزنش نکنند و بتوانند نزد عمه، خاله و پسرخاله کماکان تفاخر کنند که فرزندانشان مهندسی می‌خواند. سپس این سوال پیش آمد که اگر قرار است در دانشگاه صنعتی گذاشته شود کدام دانشکده میزبان شود، دیده شد که رشته صنایع نزدیکی بیشتری با علوم انسانی دارد. به همین دلیل در دانشکده صنایع قرار داده شد اما متاسفانه کم‌کم اصحاب دانشکده صنایع متوهم شدند که اساسا رشته صنایع دارای چنین گرایشی است! بهرحال در این گرایش بر حسب توان و سلیقه هر دانشکده یک چیز گفته می‌شود. در دانشکده مدیریت شریف و موسسه عالی پژوهش در مدیریت و برنامه ریزی اقتصاد تدریس می‌شود. در جاهای دیگر حمل‌و‌نقل و برخی جاها تحقیق در عملیات و برخی جاها تکنولوژی اطلاعات و برخی دیگر سیستم‌ها (!!!) تدریس می‌شود.

سوال بعدی این است که کجا اقتصاد بخوانیم؟ پاسخ بستگی به این دارد که برنامه شما چیست؟ آیا می‌خواهید خارج از کشور دکترا بخوانید یا می‌خواهید بعد از فارغ التحصیلی مشغول به کار شوید؟ به نظرم می‌آید که دانشگاه شریف و موسسه عالی آموزش و پژوهش در مدیریت و برنامه ریزی، آموزش خوب و به روزی از علم اقتصاد برای شما عرضه می‌کنند و با اتکا به آن می‌توانید به یک دانشجوی دکترا در خارج از کشور تبدیل شوید. این به آن معنی نیست که از طریق دانشکده‌های دیگر این مقصود دست نیافتنی است بلکه به این معنی است که شاید به این سهولت نباشد. از حیث بازار کار فکر می‌کنم تحصیل در دانشگاه تهران فرد را در یافتن شغل توانمند می‌سازد. دانشگاه تهران نه تنها برند معتبری در ایران است بلکه دانش آموختگان آن از شبکه و پیوندهای خوبی با هم برخوردارند و معمولا به خوبی از هم حمایت می‌کنند. این جور شبکه‌سازی‌ها در میان دیگر دانشکده‌های اقتصاد هم هست اما تصور می‌کنم در میان فارغ التحصیلان دانشگاه تهران جدی‌تر و موثرتر باشد. تصور من این است که بعد از دانشگاه تهران، دانشگاه علامه و دانشگاه شهید بهشتی فرصت‌های خوب شغلی برای دانشجویانشان عرضه می‌کنند. با تغییر دولت و ارتقا دکتر نیلی در عرصه سیاست‌گذاری، تحصیل در دانشگاه شریف نیز این امکان را برای دانشجویان فراهم می کند تا در برخی مراکز تحقیقاتی دولتی مشغول به کار شوند اما روشن است که این امر ممکن است با تغییر رئیس جمهور تا دو سال دیگر قابل دوام نباشد.

در پایان یادآور می‌شوم بخشی از نکات گفته شده دانش من و بخشی تصورات من بود که ممکن است درست نباشد. در جاهایی که اطمینان کمتر بود عمداً از فعل‌هایی چون تصور می‌کنم استفاده شد. توصیه می‌کنم که خواننده محترم به این دیدگاه به عنوان یکی از دیدگاه‌های ممکن نگاه کند و آن را در کنار دیدگاه‌های دیگر مورد ارزیابی قرار دهد.